دستور ممانعت از فعالیت سایتهای همسریابی بهانهای شد تا از تجربیاتم بگویم. من دو سال در سایت دوهمدم عضو ویژه بودم و چون به اینترنت پرسرعت دسترسی داشتم ، پروفایل دوستم را اداره می کردم. نتیجه این فعالیت و رد و بدل کردن صدها پیام و ترتیب دادن ملاقات دوستم با یک دوجین متقاضی دستچین شده از بین هزاران عضو سایت، این بود که در این سایت نمی شود اعتماد کرد و صداقت به شدت کمیاب است. مردها در مورد شرایط مادی دروغ می گویند و زنها در مورد سن اشان. از همه مضحک تر عکسهایی که جعلی است یا مربوط به سال های جوانی.
در حقیقت یک سوم اعضای مرد، قصد ازدواج ندارند و برای سرگرمی و وقت گذرانی به این سایت آمده اند، یک سوم دیگر شرایط ازدواج دایم را ندارند چون متاهلند و به دروغ خود را مجرد، در حال جدایی یا طلاق گرفته (متارکه) اعلام میکنند و فقط به دنبال دوست دختر یا ازدواج موقتاند. یک سوم باقی مانده نیز شرایط مناسبی ندارند، طلاق گرفته اند و بچه دارند یا سالها باید مهریه بدهند یا در میانسالی هنوز دانشجو هستند و هیچ پس اندازی ندارند. تعداد اندکی (ده درصد اعضا) قصد ازدواح و شرایط مناسبی دارند اما در مورد امتیازات خود و معیارهای همسر مطلوبشان متوهماند و توقعات نابجایی دارند که نمیتوانند فرد مناسب خود را بیابند. مصداق کامل «کسانی را می پسندم که مرا نمیخواهند و کسانی مرا میخواهند که من نمیپسندم».
اجبار سایتهای همسریابی به فعالیت ذیل یک مرکز مشاوره این حسن را دارد که افراد متاهل یا کسانی که قصد جدی یا شرایط ازدواج را ندارند، غربال میکند و به آنهایی که نیت ازدواج دارند مشاوره می دهد تا مورد مناسب خود را بیابند.
- ۹۴/۱۰/۱۹